کد مطلب:212938 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

برخورد با زنادقه
ملاحده و زنادقه همانند ماتریالیستها و كمونیستهای عصر ما و بی خدایان در هر عصر و زمانی و در هر كشوی و سرزمینی، از عوامل گسیختگی و آشفتگی فرهنگی و زمینه ساز گسترش تباه اندیشی بوده اند.

ملاحده و عناصر ضد خدا در عصر امام صادق علیه السلام هم وجود داشته اند كه در محیطهای اسلامی و بلاد مسلمان نشین و حتی در خود مكه احیاناً عرض اندام می كردند و با اصول اعتقادی مردم خداباور، مخالفت می كردند كه براساس نصوص تاریخی برخی شاگردان امام از وقاحت و بی حیایی و گستاخی آنان به خشم می آمدند. و وضع آنان را به امام گزارش می كردند كه رساله توحید مفضل یكی از این ماجراها و حاوی نكات حكمت آموز است. امام صادق علیه السلام با برخوردهای حكیمانه خود به ارشاد می پرداخت و ضمن دفاع از كیان عقیدتی جامعه موحد و خداپرست، آسیب زدایی و سازندگی می كرد.

زنادقه با این وجود كه به روایات اسلامی و نصوص قرآنی، عقیده نداشتند لیكن با سوء تفسیر هرج و مرج فكری ایجاد می كردند و از این راه به مقاصد شوم و اهداف نامیمون خود می رسیدند.

عبدالمؤمن انصاری گوید: به امام صادق علیه السلام عرض كردم عده ای حكایت می كنند كه پیامبر اكرم طی روایتی فرمود: «اختلاف امتی رحمة » یعنی: اختلاف امت من رحمت است.

امام صادق علیه السلام: این روایت، صحیح است.

عبدالمؤمن گفت: منظور آن است كه اگر مردم اتحاد و اتفاق را كنار بگذارند و اختلاف و نزاع نمایند، چنین كاری رحمت است و وقتی اختلاف امت، پسندیده و رحمت باشد در نتیجه، اجتماع و اتفاقشان، عذاب و ضد رحمت خواهد بود و این صحیح به نظر نمی رسد.

امام صادق علیه السلام فرمود: معنی روایت چنان نیست كه پنداشته اند، بلكه منظور از واژه اختلاف، تردد و آمد و شد است: «فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین والینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون » التوبه /122; یعنی: چرا از هر فرقه و جماعتی، گروهی نمی كوچند و از شهر و دیارشان بیرون نمی آیند تا با آموزشهای لازم، دین را بفهمند و احكام را یاد بگیرند و پس از مراجعت به اوطانشان، به تعلیم و تربیت مردم بپردازند و آنان را هشدار دهند. [1] .

طبرسی، پس از ذكر روایت در دنباله آن مطالبی از امام ششم نقل می كند كه همانند یك قانون جهان شمول خط و ربط مشخص می كند و معیار ارائه می دهد.

امام صادق علیه السلام به نقل از رسول اكرم فرمود: «ماوجدتم فی كتاب الله عز وجل فالعمل لكم به ولا عذر لكم فی تركه و ما لم یكن فی كتاب الله عزوجل و كانت فی سنة منی فلا عذر لكم فی ترك سنتی و ما لم یكن فیه سنة منی فما قال اصحابی فقولوا و انما مثل اصحابی فیكم كمثل النجوم بایها اخذ اهتدی و بای اقاویل اصحابی اخذتم اهتدیتم و اختلاف اصحابی لكم رحمة. قیل یا رسول الله! من اصحابك؟ قال: اهل بیتی. [2] .

یعنی: آنچه در قرآن و كتاب خدای عزیز و جلیل می یابید باید به آن عمل كنید و در ترك آن عذری ندارید و آنچه در كتاب خدا نباشد (از نظر شما) ولی در سنت من یافته شود، عذری در ترك عمل به سنت از شما، پذیرفته نیست و هر گاه در موردی نه در كتاب و نه در سنت من راجع به آن چیزی نیابید به آنچه اصحاب من گویند عمل كنید كه اصحاب من مانند ستارگان اند به هر كدام چنگ بزنید و هر كدام را بگیرید، بر هدایت و رستگاری قرار دارید اختلاف و آمد و شد اصحاب من برای شما رحمت است.

از رسول اكرم صلی الله علیه وآله سؤال شد: اصحاب شما كیستند؟ در پاسخ فرمود: اصحاب من، اهل بیت من هستند.

امام صادق علیه السلام در كلامی دیگر همانند سخنان درربار همیشگی خویش، قاطع و قانونمند، ریشه بسیاری از مشاجره ها و جبهه بندی ها را خشكانده و طرح یك جامعه سالم و بدور از هر نوع پراكندگی و چند گانگی را ریخته است آن جا كه فرمود:

«انما الامور ثلاث بین رشده فیتبع و بین غیه فیجتنب و امر مشكل یرد حكمه الی الله عزوجل و الی رسوله. حلال بین و حرام بین و شبهات یتردد بین ذلك فمن ترك الشبهات نجی من المحرمات و من اخذ بالشبهات ارتكب المحرمات و هلك من حیث لایعلم ». [3] .

یعنی: امور زندگانی سه قسم اند: آنچه رشد و صلاح و خوبی آن آشكار است. پس باید دنبال شود و دوم آنچه ضلالت و فساد و بدی آن محرز است و باید از آن اجتناب شود و مشكلات میان این و آن كه حكم آنها به خدا و رسول واگذار می گردد. به عبارت دیگر: حلال بین و آشكار و حرام بین و معلوم و شبهه هایی میان این دو، هر كس شبهات را رها كند از حرامها نجات یابد و هر كه شبهه ها را بگیرد گرفتار حرام می شود و ندانسته هلاك می گردد.


[1] الاحتجاج، 2 / 355. از جمله مواردي كه اختلاف به معناي آمد و شد است در آيه 190 آل عمران است: «ان في خلق السموات والارض واختلاف الليل والنهار لايات لاولي الالباب » اصولاً اختلاف مصدر افتعال از ماده خلف است و هر چند كه در مواردي و از جمله در برخي آيات قرآني، اختلاف به معني نزاع و كشمكش و چندگانگي آمده و ليكن در آن موارد هم، معناي اصلي كه آمد و شد و جانشيني چيزي بجاي چيزي ديگر و يا شخصي و اشخاصي بجاي شخص و اشخاص ديگر مي باشد و در اختلاف به معناي جنگ و ستيز نيز گويا يكي از طرفين مي خواهد با از بين بردن مقابل جاي او را بگيرد.

[2] همان،356.

[3] همان،356.